اسفاد پر غرور من ای قلب زیرکوه

اشعاری از خودم وهمسرم

اسفاد پر غرور من ای قلب زیرکوه

اشعاری از خودم وهمسرم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر انقلاب» ثبت شده است

قطره آبیم و بی کاشانه می‌گردیم ما 

 

زآسمان ودرزمین بیگانه می‌گردیم ما

 

در به در در کوچه های شب پی خمخانه ایم

 

درمیان کوچه بی پیمانه می‌گردیم ما

 

خشک شد فصل خزان وسبز گشته نوبهار

 

سرخوش از عطر گل ریحانه می‌گردیم ما

 

از کدامین جرعه نوشیدی و نوشاندی به ما

 

کاینچنین مستیم ودر میخانه می‌گردیم ما

 

خود به خال روی معشوقت گرفتار آمدی

 

چون پرنده در هوای دانه می‌گردیم ما

 

نوبت ما شد کجا رفته ست پیر قصه گو

 

عاشق شمعیم وچون پروانه می‌گردیم ما

 

گرچه رفت آن قصه گوی پیر تصویرش بجاست

 

بهر دیدار رخ جانانه می‌گردیم ما

 

می‌نوازد زهره می رقصند ماه ومشتری

 

چون ستاره در سحر مستانه می‌گردیم ما...

 

زهره احمدزاده(ستاره سحری)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۰۳
حسین ابراهیمی